اشاره به فيلتر شدن اين شبکههاي اجتماعي موبايل بنيان در ديگر کشورها، جداي آنکه درخواست تلويحي اين مدير براي فيلتر شدن اين نرمافزارها در کشورمان را به ذهن متبادر ميکند، به دلايل متعدد محل ابهام است؛ از اين روي که شاهدي براي آن معرفي نشده و جستوجو براي يافتن کشوري که در آن شبکههاي اجتماعي موبايل فيلتر شده باشد، حکم گشتن انبار کاه براي يافتن سوزن را خواهد داشت.
البته شايد برخي شبکههاي اجتماعي (به طور کلي و نه تنها شبکههاي اجتماعي موبايل بنيان) در بعضي کشورهاي جهان فيلتر شده باشد؛ اما اينکه اين فيلترينگ در راستاي حمايت از اپراتورهاي تلفن رخ داده باشد، ادعايي به غايت بزرگ است که اثبات کردني به نظر نميرسد؛ به اين دليل ساده که کمتر اپراتور تلفني در دنيا دولتي است که دولت بخواهد براي مراقبت از آن، اقدامات چکشي در دستور کار قرار دهد.
آنچه از تحقيق درباره اپراتورهاي تلفن، چه همراه و چه ثابت در جهان ميتوان يافت، اين است که بيشتر اين اپراتورها را بخش خصوصي اداره ميکنند و در مقابل، شبکههاي اجتماعي موبايلي و موبايل بنيان هم متعلق به بخش خصوصي هستند و در نتيجه ورود دولت به نفع يکي و عليه ديگري، به روال منطق و قانون هم جور درنخواهد آمد.
گلايه اپراتور اول به فيلتر نشدن شبکههاي اجتماعي موبايلي
اين در حالي است که اشکال به مراتب بزرگتري هم به ماجرا وارد است؛ اينکه مرز شبکههاي اجتماعي تحت وب و شبکههاي اجتماعي موبايل بنيان به شکلي عجيب در هم تنيده و جداشدني نيست. از يک سو امثال فيسبوک، مدتي است با طراحي اپليکيشنهاي موبايل، جاي خود را ميان کاربران تلفن همراه باز کردهاند و به کمک افزونههاي خود، محمل ارتباط نوشتاري و حتي صوتي را تدارک ديده و مرز شبکه اجتماعي تحت وب و تلفن همراه را برداشتهاند. از سوي ديگر، امثال وي چت، بيتالک و... ارتباط اينترنتي با موبايل را به حدي گسترش دادهاند که دنياي شبکههاي اجتماعي موبايل بنيان، مرهون آنهاست.
به عبارت بهتر، اگر قرار باشد ارتباطگيري با اين نرمافزارها را دليلي براي فيلتر کردنشان بدانيم و حمايت از اپراتورهاي تلفن را دستمايه تصميمگيري در اين باره بخوانيم، معلوم نيست کدام نرمافزار را بايد فيلتر کرد و کدام را باقي گذاشت! آنها که ارتباط نوشتاري عرضه ميکنند، آن دسته که براي تبادل صوت به کار ميآيند و به شکل واکي تاکي عمل ميکنند، گروهي که قابليت برقراري ارتباط صوتي عرضه ميکننند يا سرانجام بخشي از نرمافزارهاي موبايلي که ميتوان به کمک آنها از نسل سوم ارتباط بهره گرفت و ارتباط تصويري برقرار کرد؟
در پاسخ به اين پرسش، يا بايد همه را فيلتر کنيم تا اپراتورها ضرر نکنند و يا بخشي را مشمول فيلتر بدانيم و بخش ديگري را آزاد بگذاريم که هم اين بخش کردن کار سادهاي نيست و هم ارتقاي روزافزون اين نرمافزارها تصميمات در اين باره را زماندار کرده و شايد عمرشان را کوتاهتر از يک هفته و يا حتي چند روز کند.
بدين ترتيب درخواهيم يافت که فيلتر کردن اين نرم افزارها حتي در قالب پاک کردن صورت مسأله نيز کارکرد نخواهد داشت و طرح آن از سوي مديرعامل بزرگترين اپراتور تلفن همراه در کشورمان، ولو تلويحي و غير مستقيم، تنها حکم يادآوري انحصاراتي را خواهد داشت که از طرف دولتمردان به ايشان داده شده و راه پيشرفت ارتباطات در کشورمان را کند کرده است.
کافي است مواردي همچون اعطاي انحصار عرضه نسلي از ارتباطات به برخي اپراتورهاي به ظاهر خصوصي داخلي را به ياد آورده، کم و کاستيهاي اين عرصه را مرور کرده و به حقوق از دست رفته مشترکان ايشان دقيق شويم تا به اين نتيجه برسيم که اگر قرار به ورود دولت در عرصه ارتباطات باشد، جا دارد پيش از هر حمايتي از اپراتورها، حمايت از مردم در دستور کار قرار گيرد؛ آنجا که کمفروشي، گرانفروشي، ضعف پوشش شبکه و... نارضايتيهاي متعددي به همراه آورده و به پاي دولت و حتي نظام نوشته ميشود؛ اما درمان نيافته و پس از سالها هنوز با قدرت ادامه دارد!
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: اجتماعی ، فناوری ، ،
برچسبها: