حال «خيابان تهران» که تنها نام خارجي در ميان خيابانهاي سئول است! مبدل به اصليترين، زيباترين و يکي از گرانقيمتترين خيابانهاي سئول شده است. پيشرفت قابلملاحظه کره که از سوي مردم آن کشور بهعنوان معجزه رودخانه «هان» شهرت دارد؛ تغييرات بسياري را ايجاد کرده، تغييرات شگرفي که تنها محدود به خيابان تهرانش نبوده است. امروزه کرهجنوبي در کمتر از نيمقرن بهعنوان سيزدهمين اقتصاد دنيا شناخته ميشود، آنچنان پيشرفته و ثروتمند است که در مجامع بينالمللي به آن لقب «ببر آسيا» دادهاند.
پيشرفت شتابان اقتصاد کره که مرهون درک و دريافت مهمي از جهان است، عرصه را بر رقابت چنان گشوده که عناوين معتبر و متعددي را براي مردمانش به ارمغان آورده:
- اولين کشور جهان از نظر طولانيبودن ساعات کار کارگران (بهطور متوسط ۲۳۵۷ ساعت در سال)
- اولين کشور جهان از نظر مصرف سرانه فولاد
- اولين کشور جهان از نظر صنعت ساخت کشتي
- اولين کشور جهان از نظر سرعت استفاده از اينترنت
- سومين کشور جهان از نظر تحقيق و توسعه
- چهارمين اقتصاد بزرگ آسيا
- چهارمين کشورجهان از نظر ساخت ماشينآلات صنعتي
- چهارمين کشور جهان از نظر مصرف انرژي
- و پنجمين کشور جهان از نظر توليد سالانـه خودرو
حضور تعداد زيادي از خودروهاي کرهاي در خيابانهاي تهران نمود خوبي است از ميزان تکاپوي صنعتي کره؛ کشوري که روزگاري مردم و مسوولانش آرزو ميکردند به پيشرفت ايران برسند، حالا چنان شتاب گرفته که مردمان ايران آرزو ميکنند روزي سوار بر خودروهاي کرهاي شوند!
امروزه خودروسازان کرهاي با توليد سالانه چهارميليونو۵۰۰هزار دستگاه به يکي از قطبهاي اصلي خودروسازي در جهان تبديل شدهاند در حالي که صنعت خودرو ايران که چندسال قبل از آن کشور کارش را آغازيده امروزه با توليد سالانه ۷۴۳هزار دستگاه در رتبه بيستم جهان قرار گرفته و تبديل به يکي از مشتريان اصلي کرهايها شده است! در سال ۹۲ ميزان خودرو توليدي ايران ۲۰درصد کاهش و در مقابل واردات خودرو به ايران ۷۵درصد افزايش داشته است! اين افرايش واردات که بخش اعظم آن متعلق به محصولات کرهاي است بهخوبي در خيابانهاي تهران نمود دارند. اين روزها «خيابان سئول» مملو از خودروهاي کرهاي است اما در «خيابان تهران» اثري از خودروهاي ايراني ميتوان يافت؟
اختلاف رشد شتابان صنعت خودرو کره و ايران اين سوال را در ذهن مردم طرح ميکند که مشکل کجاست؟ چرا ما با داشتن سابقه بيشتر از کرهايها، داشتن مواد معدني و انرژي بيشتر نتوانستهايم حتي يک خودرو به آن کشور صادر کنيم در حالي که هرروز شاهد حضور پررنگ خودروهاي کرهاي در ايران هستيم؟ گرچه برخي از مسوولان و کارشناسان مقايسه صنعت خودرو کره و ايران را درست نميدانند اما مردم در لابهلاي انتقادات خود از صنعت خودرو خواسته يا ناخواسته به چنين مقايسههايي ميپردازند.
هاشم يکهزارع، مديرعامل ايرانخودرو بهمنماه سال گذشته در مراسم آغازبهکار دهمين نمايشگاه بينالمللي صنعت خودرو گفته بود: «نبايد صنعت خودرو ايران با صنعت خودرو ديگر کشورها مانند کره مقايسه کرد زيرا حمايتي که در اين کشورها از اين صنعت وجود دارد در ايران هيچگاه وجود نداشته است.»
در مقابل اين اظهارنظر عدهاي از کارشناسان معتقدند که هم فرصت کافي در اختيار صنعت خودرو ايران بوده و هم حمايت از آن وجود داشته است. اگر از چالش موضوع حمايت از صنعت خودرو درگذريم، با نگاهي به رفتارهاي صنعت کرهايها متوجه ميشويم که آنها نهفقط در يک صنعت بلکه در صنايع بسياري پيشتازند.
بنابراين به نظر ميرسد قبل از موضوع حمايت مفهوم ديگري در اقليم صنعتي کرهايها نهفته باشد. واقعيت اين است که صنعتيشدن يک فرآيند بسيار عميق با ابعاد جامع است. وقتي ويژگيهاي کشوري را در فرآيند صنعتيشدن مطالعه کنيم، متوجه ميشويم که صنعتيشدن، روي يک سکوي قدرتمند فرهنگي سوار است که به آن «فرهنگ صنعتي» ميگويند. زماني که اين بستر فرهنگي در جامعهاي رشد يابد فرصتهاي بهبود تنها در يک زمينه باقي نميماند. بهعنوان مثال کشوري مثل کره که از فرهنگ صنعتي برخوردار است در بسياري از زمينهها از اين فرهنگ کمک گرفته است. آنها فقط خودروساز نيستند، فولادسازان قدري هم هستند؛ کره در کشاورزي هم تدابير محکمي انديشيده است؛ کره همزمان در الکترونيک هم حرفي براي گفتن دارد و سالانه چندينميليونتن سيمان هم توليد ميکند.
به بيان کليتر، کره در فرآيند صنعتيشدن تدابيري انديشيده که به پايداري يا ظرفيت استمرار برسد. آنها روي باورهايي با ابعاد داخلي يا خارجي به اجماع رسيدهاند. نخبگان و تصميمگيرندگان آنها ميدانند که به کدام سمت حرکت ميکنند. اجماع لازم هم به آنان اجازه داده که توانمنديها و پتانسيلها را دورهم جمع کنند و گام اصلي را به سوي هدف بردارند. در بسياري از صنايع مانند صنعت خودرو درکي جهاني و بينالمللي دارند. آنها بهخوبي فهميدهاند که «صنعت خودرو جهاني زاييده شده و جهاني خواهد ماند» به همين دليل ميبينيم که کرهايها کوششي براي «ساخت خودرو ملي» نکردهاند. بستر اصلي اين فهم بر اساس يک فرهنگ قوي صنعتي بنياد نهاده شده است. آنها در مدار بينالمللي حرکت کردهاند.
صنعت در تمامي دنيا چند ويژگي متمايز دارد، مهمترين ويژگي آن خاصيت فراملي صنعت است، ارتباطات بينالمللي براي صنعت آنچنان اهميتي دارد که آب براي کشاورزي. به عبارت ديگر همانقدر کشاورزي بدون آب بيمفهوم است که صنعت بدون تعاملات بينالمللي.
براساس اين بينش ميتوان گفت مفهوم استقلال صنعتي هم در دوره معاصر متحول شده است. امروزه ديگر استقلال صنعتي به معناي کاهش تعاملات نيست و از قضا اگر صنعت کشوري در سوداي استقلال درهايش را به روي تعاملات با دنياي خارج از خود ببندد لاجرم به سرعت پژمرده خواهد شد.
داستان دو کره و تجربه اين دو کشور همنام مصداقي است براي اين مدعا؛ از سال ۱۹۴۸ شبهجزيره کره دوپاره شد و هر نيمه آن تغييرات فرهنگياي متفاوتي را تجربه کرده است. از نيمه شمالياش به جهت محدوديتهاي وسيع اينترنتي اطلاعات زيادي در دست نيست اما نيمه جنوبياش به داشتن تکنولوژيهاي روز دنيا شهرت يافته و رد پاهاي بسياري در نظام جهاني باقي گذاشته است. مثلا:
- پنجمين کشور جهان از نظر ساخت نيروگاههاي هستهاي
- پنجمين کشور جهان ازنظر صنايع الکترونيک
- ششمين کشورجهان از نظر توليد فولاد خام
- هشتمين کشور جهان در صنايع نساجي
- نهمين کشور جهان از نظر حجم بالاي تجارت جهاني
- يازدهمين کشور صنعتي جهان
- يازدهمين کشور جهان در صنايعشيميايي
- دوازدهمين کشور جهان از نظر توليد برنج
- پانزدهمين کشور جهان از نظر توليد ناخالص داخلي
- هفدهمين کشورجهان از نظر استفاده از تلفن همراه (۷۰درصد مردم)
- بيستمين کشور از نظر ميزان سلامت و رفاه اجتماعي در ميان کشورهاي OECD
- چهلوچهارمين کشور جهان از نظر درآمد ماهانه
- چهلوهفتمين کشور جهان از نظر تحقيقات دانشگاهي در زمينه امور مالي
- چهلونهمين کشور جهان از نظرشاخصهاي مربوط به خوشحالي
- و دارنده ۶/۲درصد از سهم بازار صادراتي جهان است.
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: اجتماعی ، فناوری ، ،
برچسبها: