فرانسوي ها اين سوال سريع را از سعد حريري رئيس جريان المستقبل مطرح کردند، اين موضوع در ديداري بين سعد حريري با فرانسوا اولاند رئيس جمهور اين کشور که 45 دقيقه طول شيد، مطرح شد. به نظر ميرسد پاريس بيش از لبنانيها به معامله سلاح سعودي ها براي ارتش لبنان از انبارهاي خود با ارزش 3 ميليارد دلار متعهد است. اين کشور البته اگر مي توانست به قبل از 25 مِي ( اتمام دوره رياست جمهوري ميشل سليمان) برگردد، طرفهاي لبناني را مجبور به تمديد دوره رياست جمهوري ميشل سليمان ميکرد، چرا که برخي محافل تاکيد دارند که رشوه سعودي ها به فرانسه هنگامي ملغي شد که موضوع تمديد رياست جمهوري از بين رفت.
روزنامه السفير لبنان نوشت: اظهارات سعد حريري بعد از عمليات مزارع شبعا بار ديگر گفتمان فريبکاري و خيانت و اشک تمساح نسبت به تصميمات جنگ و صلح را که در آغازين روزهاي جنگ 33 روزه شاهد آن بوديم، زنده کرد. اين اظهارت در آن زمان نيز با حمايت سعوديها و برخي قدرت هاي غربي همراه بود و الان نيز اگر اين اظهارات با هماهنگي سعوديها باشد، بايد آن را نتيجه روند متزلزل گفتگوهايي دانست که بين ايران و عربستان سعودي در جريان است.
کساني که مواضع ديدارهاي حسين امير عبداللهيان ديپلمات برجسته ايراني در جده و ديدار سعود الفيصل و محمد جواد ظريف وزراي خارجه عربستان و ايران در نيويورک را دنبال کرده باشد، بايد نسبت به اين اظهارات حريري تعجب کنند. بويژه اينکه سعودي ها در هر دوي اين ديدارها با لحن مثبت خود ايرانيها را شگفت زده کردند. آنها در اين ديدارها از تمام سوء تفاهم هاي گذشته چشم پوشي کردند و حتي سعود الفيصل از همتاي ايراني خود درخواست کرد تا به رياض سفر کند. اين شاخصي از جدي بودن عزم رياض براي گفتگوهاي سازنده بين دو طرف بود. گفتگوهايي که ميتوانست روند آينده تحولات منطقهاي بويژه در زمينه مناسبات دو جانبه يا پروندههاي منطقهاي مشترک را تعيين کند.
ماهيتسنجي تناقض رفتارهاي محور سعودي
در مورد تناقض هاي موجود در مواضع محور سعودي منطقه بايد به روند تحولات نشست موسسات ائتلاف بين المللي ضد داعش که دقيقا يک ماه قبل برگزار شد، اشاره کرد. در آن زمان سعوديها با هم دستي طرفهاي منطقهاي و خليج فارس اصرار داشتند که نام حزبالله لبنان نيز در کنار گروههاي تروريستي داعش و النصره آورده شود. آمريکاييها و شخص جان کري اين موضوع را رد کرد. رياض بار ديگر اين موضوع را در روز 25 سپتامبر در نشست شواي بشر سازمان ملل که در شهر ژنو در سوئيس برگزار شد، تکرار کرد.
سعوديها و قطريها و ترکها مخالف اين بودند که در تصويب محکوميت تجاوزات حقوق بشري در سوريه موضوع فقط منحصر به داعش باشد، آنها سعي داشتند حزب الله را نيز به اين نام اضافه کنند، اما با اقدامات هيئت لبناني و هماهنگيهاي اين هيئت با طرفهاي اروپايي و رايزني با هيئتهاي دولتهاي بزرگ نهايتا نام حزبالله از اين ليست برداشته شد.
چند روز بعد نماينده سعوديها در سازمان ملل متحد سعي کرد شکايتي را با امضاي ائتلاف مخالفان سوري از اقدامات ارتش لبنان بر ضد آوارگان سوري در اردوگاه عرسال ترتيب دهد.
آمريکاييها خيلي زود به اين شکايت اعتراض کردند. آنها از نماينده خود خواستند تا اين شکايتنامه را آرشيو کند. جان کري در ديدار با تمام سلام نخست وزير لبنان نسبت به اين طرح انتقاد کرد و گفت که آنها در جايگاه دولت نيستند که بتوانند شکايتنامه تنظيم کنند. وي همچنين از عملکرد موسسه نظامي لبنان حمايت کرد. بعدها بررسيهايي بين جده و نيويورک در مورد اين تصميم صورت گرفت و قرار شد اشتباه سعوديها در اين زمينه با بيانيهاي از سوي رئيس جريان المستقبل جبران شود.
اين بيانيه به اين منظور ميبايست هم به سعوديها و هم به ائتلاف پاسخ ميداد. جالب اينجا بود که اين شکايت بر اساس گفتمان 14 مارس تنظيم شده بود که خواستار حضور ناظران بينالمللي از نيروهاي يونيفل در مرزهاي لبنان و سوريه بودند تا از آوارگان سوري در لبنان حمايت کند. البته هنوز هم دولت آمريکا و عربستان نسبت به اين موضوع ترديد دارند. اين موضوع در مورد مواضع بسياري از دولتها در منطقه و جهان در مورد مسايل مختلف صدق ميکند. واقعيت اين است که به نظر ميرسد هيچ کس در دنيا موضع مشخصي نسبت به نحوه مقابله با داعش ندارد و در عين حال نميتواند بين اين موضوع با ديگر پرونده هاي موجود در دولت ها از جمله عراق و سوريه و يمن ارتباط ايجاد کند.
طرفهاي منطقهاي ( و به تبع آنها برخي احزاب سياسي داخلي در لبنان) داعش و النصره را وسيلهاي ضروري براي بهبود شرايط گفتگو با ايران و بشار اسد مي دانند، دلايل زيادي وجود دارد که نشان ميدهد دولت هاي سه گانه ( ترکيه، عربستان و قطر) چنين ديدگاهي دارند، اما مواضع آنها نيز دچار ترديد است.
نقشه ها و مرزهاي جديد
يک مقام ارشد عربي که به تازگي از سفر به واشنگتن برگشته و با برخي تصميم سازان دولت آمريکا نيز ديدار داشته، مي گويد که معضل بزرگ کنوني فقدان وجود راهبرد در بين کشورهاي دنياست، اين در حالي است که آتش جنگ در شرق و غرب منطقه شعلهور شده است و نقشهها و مرزهاي جديد را ترسيم ميکند.
اين مقام منطقهاي ميافزايد که جنگ در منطقه، جنگي جهاني است که نقشه دولت هاي جهاني و منطقهاي جديد را در طول صد سال تعيين خواهد کرد.
حال بايد ديد جايگاه لبنان در اين جنگ چيست؟
اين مقام عربي مي گويد که سخن در مورد ادامه چتر بينالمللي يا منطقهاي در حمايت از ثبات لبنان نمي تواند نگرانيهاي آمريکا و اروپا در زمينه خطرات پيراموني لبنان و همچنين اردن را دفع کند. طرفهاي منطقه اي و جهاني بخواهند يا نخواهند اشتراکي موضوعي بين ايران و حزب الله و سوريه به همراه روسيه با دولت هاي ائتلاف غربي به وجود آمده است که براي مقابله با نفوذ روز افزون داعش است. اين موضوع مي تواند منجر به تسريع تمايل اروپايي ها براي قانوني جلوه دادن اين جنگ جهاني منجر شود تا دولتهاي جديد از جمله روسيه نيز در آن شرکت کنند.
اين مقام مسئول تاکيد دارد که اقدامات و تدابيري که ارتش لبنان در اين راستا اتخاذ کرده و فعاليتهاي حزب الله لبنان در طول مرزهاي شرقي نشان ميدهد که آنها به دنبال جلوگيري از انتقال اين روند به داخل لبنان هستند، لبنان به صورت تاريخي همواره با درگيريهاي منطقهاي ارتباط داشته است، اما امروز نقطه توازني را ايجاد کرده که ورود در اين درگيريها به نفع هيچ کدام از طرفها نيست و ممکن است موازنههاي قدرت داخلي را به هم بزند.
همچنين رهبران شعيه و سني نگرانيهاي زيادي نسبت به اين موضوع دارند و مسيحيان و دروزيها بيش از اين دو قشر از بروز اين جنگ و خطرات ناشي از کشيده شدن به سمت هر اقدامي که ثبات کشور را تهديد کند و آتش فتنه را آن ايجاد کند، نگران هستند.
وي افزود: نتيجه برداشت شده از اين سخن اينکه با وجود شکاف هاي فرقهاي و مذهبي و سياسي روز افزون در لبنان و با وجود آتشهايي که در مرزهاي اين کشور بويژه در سوريه وجود دارد و با وجود خطر تاريخي اسرائيل در مرزهاي جنوبي لبنان همچنان لبنان روي پاي خود خواهد ايستاد. البته متاسفانه برخي طرفهاي داخلي هستند که به دنبال تحريک پروژههاي قديمي هستند، آن ها نمي دانند که اوضاع مانند قبل نيست و لبنان بعد از اشغال توسط داعش مانند قبل از آن نخواهد بود.
به همين علت است که مقامات دولت آمرکا در برابر ميهمانان عرب خود تاکيد مي کنند که لبناني ها بايد اولويت هاي خود را تعيين کنند و اين موضوع در وهله اول در مورد رهبران ماروني اين کشور است، الان ديگر زمان بررسي گزينه قوي رياست جمهوري يا اختلاف اختيارات و قدرت و حاکميت نيست، الان خطر شديد موجوديتي در آستانه ورود به لبنان و تغيير دادن سرنوشت اين کشور است، بنابراين رهبران لبنان بايد به صورت ويژه بر ضرورت انتخاب رئيس جمهور جديد لبنان تمرکز کنند تا موسسات قانوني اين کشور را فعال کنند. در غير اين صورت مواضع جامعه جهاني در قبال اين کشور ناقص خواهد بود.
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: