اما روند اجراي سياست ها در ايران به گونه اي ديگر بوده و با تخصيص نامتوازن امکانات به شهرها به ويژه کلان شهرها، شرايط اجتماعي و اقتصادي جمعيت کشور را در راستاي افزايش شهرنشيني و تمرکزگرايي سوق داده است.
گزارشات بانک جهاني نيز مويد اين مدعاست، به گونه اي که نسبت شهرنشيني در ايران در سال هاي 1882، 1961 و 2012 ميلادي به ترتيب برابر با 25.7، 34.04 و 72 درصد بوده و اکنون به بيش از 73 درصد رسيده است. در بين شهرهاي ايران نيز تهران با افزايش يک ميليون و 767 هزار نفر از سال 1385 تا 1390 بيشترين آمار افزايش جمعيت را به خود اختصاص داده است. به طور کلي اين روند در يک قرن اخير به همين منوال بوده است و جمعيت تهران نسبت به ساير شهرها افزايش بيشتري داشته است. بيشترين درصد شهرنشيني نيز در استانهاي قم، تهران و البرز با بيش از 90 درصد گزارش گرديده است.
بر اساس آمارهاي مرکز آمار ايران با وجود آنکه نرخ رشد جمعيت کشور زير دو درصد است، نرخ رشد جمعيت شهري در کشور بهطور متوسط بيش از 13درصد اعلام شده که بيانگر نکات حائز اهميتي است؛ اينکه جمعيت شهري روزبهروز به دلايل مختلف ازجمله مهاجرت افزايش مييابد و آهنگ رشد جمعيت در شهرهاي کوچک و مناطق روستايي بسيار اندک است. از طرفي با مروري بر استانهاي مختلف ميتوان فهميد که عمده نرخ رشد جمعيت شهري متکي بر مراکز استانها يا کلانشهرها بوده و تمرکز جمعيت بيشتر در شهرهاي بزرگ در حال وقوع است.
عليرغم وعده هاي دولت هاي مختلف در جلوگيري از تمرکزگرايي و تخصيص متوازن بودجه و امکانات به ساير مناطق شهري و روستايي، حقيقت ماجرا نشان دهنده اين موضوع است که طي دهه هاي اخير هيچ گاه اين اتفاق نيافتاده است. افزايش جمعيت تهران و شهرهاي اطراف آن نشان دهنده سياست تمرکزگرايي در سالهاي گذشته بوده است و بسياري از ساکنين شهرهاي مختلف به دلايل مختلف از جمله نبود شغل مناسب و انجام اکثر فعاليت هاي تجاري کشور در اين شهر، مجبور به ترک شهرها و روستاهاي خود شده و در تهران و شهرهاي اطراف آن سکني گزيده اند، به گونه اي که جمعيت تهران بدون حومه بيش از 8.5 ميليون و با احتساب حومه بيش از 14 ميليون نفر بوده است.
اين در حالي است که بهدليل توسعه زيرساختها هنوز بسياري از شهرهاي کشور آنگونه که بايد، تجهيز نشدهاند و کمبود امکانات تاکنون نتوانسته پاسخگوي شهروندان باشد. مديران شهرهاي مختلف کشور بهويژه کلانشهرها از کمبود منابع براي تجهيز زيرساختي شهرها همواره گلايه کردهاند.
با توجه به اينکه جمعيت در شهرهاي کشور طي دهههاي گذشته توسعه حيرتآوري داشته است، در کنار آن ازبينرفتن الگوهاي زندگي روستايي و کشت و کار و از ميانرفتن بسياري از مشاغل سنتي از جمله پيامدهاي رشد جمعيت شهري است.
اين نکته که بسياري از کساني که بهعنوان مهاجر از روستاها و شهرهاي کوچکتر به سمت شهرهاي بزرگ ميآيند، عموما تخصص خود را به کناري ميگذارند و به پديده حاشيهنشيني دامن ميزنند، چندان عجيب نيست. شهرهاي ايران در طول سالهاي گذشته جمعيتپذيرتر از هميشه بودهاند. با وجود آنکه سازمان ملي آمار ايران از رشد اندک جمعيت کشور در طول سالهاي گذشته خبر ميدهند اما افزايش جمعيت شهرهاي بزرگ بهويژه پايتخت همچنان ادامه دارد. شهرهاي بزرگ ايران هر روز بزرگتر مي شوند و توان اقليمي خود را به چالش مي کشند و عرصه هاي زيست پذيري براي شهروندانشان را بيش از پيش دچار خلل مي کنند.
آمار ارائه شده در نرخ بيکاري تابستان سال جاري نيز نشان دهنده اين موضوع که سياست هاي اقتصادي دولت بيشتر متوجه توسعه کلان شهرها به ويژه پايتخت بوده است. در حالي که طبق گزارش مرکز آمار بيکاري در بسياري از استان ها افزايش يافته اما در عرض يک سال گذشته نرخ بيکاري تهران از 11 درصد به 5 درصد کاهش يافته است. بدين معني که نرخ بيکاري تهران نسبت به ساير استانها بيشترين تاثير را از تغيير دولت پذيرفته و با کاهشي بيش از 50 درصد نرخ بيکاري آن به کمترين ميزان نسبت به ساير استان ها رسيده است. در حقيقت اين کاهش حاکي از آن است که بيشتر فعاليت هاي اقتصادي دولت در راستاي کاهش نرخ بيکاري در پايتخت متمرکز شده است که دقيقا نقطه مقابل و در جهت معکوس نظر کارشناسان اقتصادي و سياسي و سياست هاي تمرکززدايي کشور است.
مشخص نيست در شرايطي که بسياري از کارشناسان بر لزوم تمرکز زدايي از پايتخت تاکيد دارند چگونه باز هم سياست هاي اقتصادي در راستاي توجه بيشتر به تهران اعمال مي گردد؟ در حالي که شرايط جمعيتي پايتخت هر روز وخيم تر مي گردد، چرا هم چنان بر سياست هاي تمرکرگرايي در تهران اصرار ورزيده مي شود.
نکته اين که در حالي که بسياري از ساکنين استان هاي مختلف کشور براي يافتن شغل مناسب راهي پايتخت مي شوند و به تبع آن بر جمعيت متقاضيان کار در تهران افزوده مي شود، تاثير سياست هاي تمرکزگرا و توجه به تهران در حدي بوده است که با افزايش متقاضيان شغل، نرخ بيکاري تهران بيش از50 درصد از کاهش يافته است.
ناگفته پيداست که ادامه چنين روندي مردم ساير روستاها و شهرهاي کوچک کشور را از سياست هاي اجتماعي و اقتصادي دولت سرخورده و ناراضي مي نمايد. ضمن اينکه با افزايش بيش از حد روند مهاجرت به کلان شهرها به ويژه تهران و افزايش جمعيت اين شهرها، اوضاع زيست محيطي و جمعيتي آن ها بيش از پيش از مرز بحران خواهد گذشت و شهرنشيني با خطرات بيشتري توام خواهد شد.
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: ایران ، اجتماعی ، امنیتی ، ،
برچسبها: