تا شش سالگي دخترها وپسرها همبازي هستند
در ابتداي کودکي تفاوت زيادي ميان بازيهاي دخترها و پسرها مشاهده نميشود اما با بالاتر رفتن سن، آغاز دوره دبستان و ورود به اجتماع، مرزبنديهاي ميان اين دو جنس بيشتر ميشود و اين مرزها که بسياري از آنها آموخته شده هستند، در بازيها هم خود را نشان ميدهند. وقتي اين تفکيک نوع در بازيهاي دو گروه شکل ميگيرد، ديگر همبازي شدن دخترها و پسرها بيمعنا شده و حتي گاهي با تمسخر همجنسان همراه ميشود.
پسرها دوست دارند در جريان بازي، انرژي بدنيشان را تخليه کنند و سراغ بازيهاي پرتحرک يا قدرتي ميروند. استفاده از ابزارها، تيراندازي، بادبادکبازي، دوچرخهسواري، تيلهبازي، کشتي، مشتزني، فوتبال، دوچرخهسواري، کاميونبازي، دويدن و ... از بازيهايي است که معمولا پسرها به آنها رغبت نشان ميدهند.
دخترها بازيهاي ساکن را ترجيح ميدهند و دوست دارند کمتحرک و آرام خود را سرگرم کنند. عروسکبازي، طناببازي، تشکيل کلاس درس، بافندگي و خياطي، فروشندگي، معمابازي و... ازجمله بازيهاي مورد علاقه دخترهاست.
بازيهاي تمريني
در هر سني کودکان به شيوه خاصي سرگرم ميشوند. در روزهاي اول تولد، لگد زدن و حرکت دادن دستها جذابترين بازي براي کودک شماست. حتي خارج کردن صدا از حنجره و حرکت دادن لبها هم در اين دوره براي او بازي است. کمي بعد کودک دوست دارد اطرافيانش هم در اين بازيهاي ساده همراه او شوند و با دالي موشه، او را سرگرم کنند.
از صفر تا دو سالگي، بازي وسيلهاي است براي بيدار کردن حواس کودک. فرزند شما در اين دوره دوست دارد لمس کند، بچشد، گوش کند، اعضاي بدنش را حرکت دهد و از کيفيت و جنس اشياي مختلف باخبر شود. او ابتدا با تقليد و سپس با تکرار، مهارتهاي تازه پيدا ميکند.
بازيهاي تخيلي
اين بازيها در يک و نيم سالگي خود را نشان ميدهند اما آغاز جدي آنها در سه سالگي است. در جريان بازي کودک ميتواند يک کاسه آب را به عنوان يک درياي بزرگ جلوه دهد و از يک عروسک با قد 10 سانتيمتر، يک جنگجوي شکستناپذير بسازد در حاليکه در بازيهاي تقليدي، نمايشي و نمادي کودکان از آنچه ديده و تجربه کردهاند الگو برميدارند، در بازيهاي تخيلي با استفاده از تجربيات گذشته، رويدادهاي جديدي که چندان سابقه برخورد با آنها نداشتهاند را ميسازند.
بازيهاي تقليدي
بازيهاي تقليدي از سه سالگي به بعد به دنياي کودکان وارد ميشود و در يادگيري مهارتهاي تازه و رشد يافتن به آنها کمک ميکند. بچهها ابتدا تقليد را از پدر و مادر خود آغاز ميکنند و در بازيهايشان فعاليتهايي را شبيهسازي ميکنند که والدينشان در طول روز آنها را ابراز ميکنند. آنها حتي شغل والدينشان را ميگيرند و به شيوه آنها به امور خانه رسيدگي ميکنند.
بازيهاي نمايشي
تقليد رفتارهاي بزرگترها تنها کاري نيست که کودکان در بازيها انجام ميدهند. آنها در بازي به شيوه آنها با ديگران ارتباط برقرار ميکنند و از لحن و حتي سبک پوشش والدينشان الگو ميگيرند. کودکان در اين بازيها از محدوديتهايي که در دنياي واقعي دارند، فرار ميکنند و سعي ميکنند دنيا را آنطور که دوست دارند، بسازند. غرق شدن بيش از اندازه کودک در بازيهاي نمايشي از نظر محققان ميتواند نشانه اضطراب بالا و ميل شديد او به زندگي در شرايطي ديگر باشد.
بازيهاي نمادي
اين بازيها از حدود يک سالونيمگي آغاز ميشود و در شش سالگي به کمال ميرسد و تا حدود هشت سالگي هم ادامه پيدا ميکند. زبان باز کردن و توانايي کودک در تشخيص نمادها و به کار گرفتن آنها، شروع بازيهاي نمادي است. کودک در اين بازيها شکل واقعيت را تغيير ميدهد و اشيايي که وجود ندارد را در خيالش ميسازد و به شکلي نمادين آنها را به خدمت ميگيرد.
او نشانهها را جايگزين اشيا، حيوانات و رويدادهاي حقيقي ميکند. در اين دوره عناصر جديدي وارد بازي کودکان ميشوند. آنها ميتوانند در بازيهايشان به اشيايي که وجود ندارد موجوديت دهند يا با چند تکه چوب برجي بسازند که صدها نفر در آن زندگي ميکنند. فرزند شما وقتي در اين دوره با بالشها خانه ميسازد، تمرين زندگي ميکند.
بازيهاي با قاعده
آثاري که در اين مرحله بازي بر زندگي و شخصيت فرزندتان ميگذارند، تا پايان عمر با او ميمانند. او از 7 تا 11 سالگي با قواعدي که از بزرگترها آموخته بازي ميکند و رقابت و قراردادها را به بازي ميآورد و تنها با پذيرش همين قراردادهاست که بچهها ميتوانند با هم همبازي شوند. از شروع هفت سالگي به بعد، فرزندتان آرامآرام از بازيهاي تخيلي و نمادين به سمت بازيهاي حقيقي و فکري ميرود. احتمالا او در 10 سالگي ترجيح ميدهد به جاي عروسکبازي، بسکتبال بازي کند يا همبازي شما در يک رقابت شطرنج شود.
باهوشها بدوبدو نميکنند
کودکان تيزهوش وسايل و اسباببازيهايي را انتخاب ميکنند که بتوانند با آنها دست به ابداع و ابتکار بزنند. بچههاي باهوشتر انرژي کمتري را در زمان بازي خرج ميکنند و از آنجا که دوست دارند در بازيهايشان تنوع ايجاد کنند، زمان کمتري را براي انجام يک بازي صرف ميکنند. آنها در سنين بالاتر سراغ بازيهايي ميروند که هم به فکر نياز دارد و هم کمي تحرک دارد. براي مثال بچههاي باهوش در حدود 10 سالگي کلکسيون سنگ جمع ميکنند.
در مورد بازيها، باهوشها تقريبا مثل عقبماندهها عمل ميکنند. با اين تفاوت که يک کودک عقبمانده وقتي به تنهايي با ماشين بازي ميکند و از عهده روشن کردن آن برنميآيد، با کوباندنش به اطراف و پرت کردنش آن را ميشکند اما کودک باهوش به هر قيمتي که شده راز اسباب بازياش را کشف ميکند.
چه بازي براي چه سني خوبه؟
در هر مرحله از رشد، بچهها به يک شيوه بازي کردن رو ميآورند. کوچکترها تنها بازي ميکنند و بزرگترها به دوستهايشان دل ميبندند. در دورهاي بچهها عاشق اسباببازيهاي صدادار هستند و در دورهاي ديگر عروسکبازي را ترجيح ميدهند.
رنگ و صدا دوست دارد
موبايلهاي رنگي و موزيکال، جغجغه و اسباببازيهايي که آويزان ميشوند و کودک ميتواند به آنها خيره شود و آنها را در دست بگيرد، بهترين وسايل بازي براي يکي، دو سال اول زندگي فرزندتان هستند.
کودکان زير سه ماه يکي، دو دقيقه و بچههاي شش ماهه بين 5 تا 10 دقيقه با اسباببازيها سرگرم ميشوند. اما فرزند شما در دو سالگي ميتواند 10 تا 15 دقيقه به تنهايي بازي کند.
عاشق پازل است
فرزند سه، چهار ساله شما با پازل حسابي سرگرم ميشود و عروسکهاي نرم و بزرگي که شير ميخورند يا بهراحتي بغل ميشوند را دوست دارد. او از اينکه عروسکش را در کالسکه بگذارد و به گردش ببرد، لذت ميبرد.
درحالي که بچهها از همان 4-3 سالگي ترجيح ميدهند با همسالانشان بازي کنند، بچههاي باهوش بازيهاي انفرادي را بيشتر دوست دارند و با خودشان بهتر سرگرم ميشوند.
عروسک بازي ميکند
فرزند پنج سالهتان عروسکهاي کوچک را دوست خواهد داشت. او ميتواند با چند سرباز کوچک ميدان جنگ بسازد يا با چند پرنسس 10 سانتي يک داستان خوب را سر هم کند.
در حدود شش سالگي، فرزندتان اسباببازيهايي که تحرک بيشتري را طلب ميکند دوست خواهد داشت. او از اينکه توپ بسکتبال کوچکش را در حلقه بيندازد و دوچرخهسواري کند لذتميبرد.
براي همبازي شدن زود است
کودکان نوپا با هم بودن را دوست دارند اما هنوز نميتوانند با هم بازي کنند. آنها هنوز معناي مشارکت و همراهي را نميدانند و يادنگرفتهاند از يک موضوع با هم لذت ببرند. گذشته از اين، تخيل کودکان نوپا هنوز آنقدر قوي نشده که بتوانند محور داستاني براي بازيهايشان مشخص کنند و همديگر را به عنوان شخصيتهاي آن داستان بپذيرند.
اگر فرزند نوپايتان در کنار يکي از همسالانش مشغول بازي است، مراقب باشيد با هم درگير نشوند و اسباببازيها را از دست هم نگيرند. در سه سالگي کودک شما تا اندازهاي بايد مهارت بازي با بچههاي ديگر را کسب کرده باشد. اگر اين اتفاق هنوز نيفتاده، وقتش است که به روانشناس کودک مراجعه کنيد.
به داراييهايش احترام بگذاريد
شما بايد به حس مالکيت فرزندتان احترام بگذاريد. اگر فرزندتان اسباببازيهايش را به کودکان ديگر نميدهد، به هيچوجه او را مجبور نکنيد يا به خساست متهمش نکنيد. او هنوز معناي سخاوت را نميداند که بخواهد آن را به خدمت بگيرد اما وقتي شما چنين مهري به او ميزنيد، احساس تحقيرشدگي ميکند.
نگران نباشيد، او به مرور مشارکت، هديه دادن و قرض دادن را ياد ميگيرد. کودک دو سالهاي که اسباببازيهايش را به کسي نميدهد، رفتاري کاملا طبيعي انجام ميدهد. اگر در اين مورد به او اصرار کنيد، احساس ميکند براي گرفتن چيزهايي که دوستشان دارد کمين کردهايد.
نگران زورگو شدنش نباشيد
اگر فرزند دوسالهتان هميشه اسباببازي کودکان ديگر را ميگيرد، معنايش اين نيست که در آينده قرار است زورگو شود. او هنوز معناي زورگويي و حقوق ديگران را نميفهمد.
اگر کودکتان براي گرفتن اسباببازي قلدري ميکند و با فرزند صاحبخانه درگير ميشود به آرامي براي مدتي آنها را از هم جدا کنيد و بدون لطمه زدن به احساسات هيچکدام از بچهها، آتش جنگ را خاموش کنيد.
اگر ميان کودکان بهخاطر يک اسباببازي دعوا درگرفت، چند اسباببازي ديگر را در اختيارشان قرار دهيد تا تمرکزشان روي وسيله قبلي کمتر شود. سعي کنيد هنگام همبازي کردن بچههاي زير سه سال، اسباببازيهاي مشابهي را در اختيارشان قرار دهيد تا کمتر با هم درگير شوند.
در دعواي کودکان بر سر اسباببازيها، از آنجا که نميدانيد وسيله در اولين لحظه دست کداميک بوده، بهتر است اسباببازي را از هر دويشان دريغ کنيد. اگر ميدانيد اسباببازي در لحظه اول دست کداميک از بچهها بوده، ميتوانيد آن را از کودکي که اسباببازي را قاپيده بگيريد و به کودک ديگر بدهيد. اما با آرامش و بدون آزار دادن يا تحقير کردن کودک ديگر اين کار را انجام دهيد.
اگر فرزندتان 5-4 ساله است بخوانيد!
در چهارسالگي فرزند شما آنقدر دست و دلباز نخواهد بود که اسباببازيهايش را به ديگران هديه دهد. اما او در اين سن معناي به اشتراک گذاشتن و قرض دادن را ميفهمد.
کودک در پنج سالگي نوبت گرفتن در بازي را ياد ميگيرد و به آنچه به ديگران تعلق دارد احترام ميگذارد. او در اين سن اسباببازيها را از دست کودکان ديگر نميقاپد يا به زور آنها را نميگيرد. تا رسيدن بچهها به اين سن، تا آنجا که کار به زورگويي و آسيب زدن به يکديگر نرسيده، اجازه دهيد بچهها مشکلاتشان را خودشان حل کنند و در مورد داشتن اسباببازيها هم با يکديگر به تفاهم برسند.
کوچولوي شما دزد نيست
کودک سه ساله نميتواند معناي هديه دادن، دزدي يا عوض کردن را بفهمد. اگر از مهماني با يکي از اسباببازيهاي فرزند صاحبخانه به خانه برگشت، مهر دزدي را به او نزنيد. او تنها ميخواهد چيزهايي که دوست دارد را داشته باشد. پس بدون شوکه شدن و تنبيه کردنش، اسباببازي را که به خانه آورده در اولين فرصت به صاحبش بازگردانيد.
وقت قرض دادن است
در چهار سالگي فرزندتان ميتواند به کودکان ديگر اجازه دهد وسايلي که فعلا به آنها نياز ندارد را براي مدتي در اختيار داشته باشند. در تمام اين سالها بايد به حس مالکيت فرزندتان احترام بگذاريد و نهتنها يک اسباببازي که مدتهاست با آن بازي نميکند، بلکه حتي لباسهاي کوچک شدهاش را نبايد بدون اجازهاش به ديگري ببخشيد. کودکي که احساس مالکيت را ميشناسد، ميداند چيزي که مال خودش نيست را نبايد بردارد و داراييهاي ديگران را نبايد طلب کند.
بازي کردن فايده هم دارد؟
• بازي مهارتهاي حرکتي بچهها را بالاتر ميبرد و به رشد جسمانيشان کمک ميکند.
• نيروي بدني و حواس کودک در جريان بازي تقويت ميشود و با بازيهاي حرکتي عضلاتش به کار گرفته ميشوند.
• حس بينايي، شنوايي و لامسه کودک در جريان بازي تقويت ميشود و اعضاي بدن او هماهنگي بيشتري را با هم پيدا ميکنند.
• آنها مازاد انرژيشان را هنگام بازي کردن خرج ميکنند و به همين دليل عصبانيت، پرخاشگري و بدخلقي کمتر سراغشان ميآيد.
• همکاري، پيروزي، شکست، برتريطلبي، رقابت و ايجاد رابطه دوستانه از جمله مواهبي هستند که بازي کردن به فرزند شما ميرساند.
• کودک حين بازي به اشتراک گذاشتن و سهيم شدن را ياد ميگيرد و حس تعاون و احترام به ديگران را در خود پرورش ميدهد.
• او در بازيهاي دونفره و گروهي ميپذيرد گاهي بايد انتظار بکشد و گاهي بايد محدوديتها را بپذيرد.
• او مقررات و قوانين را در بازيها ميشناسد و ياد ميگيرد به قواعد احترام بگذارد و به آنها پايبند باشد.
• بچهها در بازيهاي گروهي ياد ميگيرند رفتار خود را با ديگران هماهنگ کنند و با وجود اختلافنظرها راهي براي رسيدن به توافق پيدا کنند.
• درست است که کودکان در خانه و مدرسه ياد ميگيرند چه چيز خوب و چه چيز بد است اما در جريان بازي است که اين آموختهها را تمرين ميکنند.
• کودکان در جريان بازي، تجربياتي که بايد در محيط حقيقي داشته باشند را مورد آزمون و تمرين قرار ميدهند.
• بچهها با کمک بازي ترسها، اضطرابها، ناکاميها و به طور کلي احساسات خود را بيان ميکنند.
• بازيها اين امکان را براي کودکان فراهم ميکنند که احساساتشان را به شيوهاي پذيرفتني و مورد تاييد ديگران ابراز کنند.
باج ندهيد
اگر برنامه خريد اسباببازي داريد که هيچ اما اگر قصد يا توان خريدن نداريد، هرگز تسليم گريه، لجبازي، فشار و تمناهاي فرزندتان نشويد. قرار نيست هر بار که از خانه بيرون ميرويد، با يک بغل پر از اسباببازي به خانه بازگرديد. بچهها عاشق خريدن وسايل تازهاند اما آنها بايد محدوديتهاي والدينشان در اين مورد را بفهمند و درک کنند که هميشه همه چيز را نميتوانند داشته باشند.
از سليقهاش باخبر شويد
وقتي در خيابان هستيد، از ويترين اسباببازيفروشيها به سادگي نگذريد. با فرزندتان اجناس ويترين را بررسي کنيد تا بفهميد به کداميک گرايش بيشتري دارد و بعدها وسيلهاي از همان نوع را به او هديه دهيد.
در انتخاب اسباببازي به فرزندتان حق انتخاب دهيد. ميتوانيد 5-4 وسيله را به او معرفي کنيد و در انتخاب يکي از آنها آزادش بگذاريد. در انتخاب رنگ اسباببازي هم فرزندتان را آزاد بگذاريد. باور کنيد هيچ رنگي بر ديگري برتري ندارد.
تنوع را در انتخاب اسباببازي رعايت کنيد. در اتاق فرزند شما هم عروسکهاي ساده و هم اسباببازيهاي فکري يا موزيکال بايد وجود داشته باشد.
اجازه دهيد کندوکاو کند
اگر براي کودکتان تعداد زيادي اسباببازي آوردهاند، همه را يکجا به او ندهيد. ميتوانيد هر هفته يکي از آنها را به او بدهيد تا فرصت کشف کردن راز و رمزشان و بازي با آنها را پيدا کند. کودکتان را اسباببازيباران نکنيد. اجازه دهيد توجهش روي چند وسيله خاص متمرکز باشد و نگذاريد با گزينههاي زياد گيج شود. گذشته از اين، پس از دادن هديه از همان ابتداي باز کردن جعبه اسباببازي، براي ياد دادن طرز کارش کنار او ننشينيد. اجازه دهيد کمي با آن سرگرم شود و خودش راه و رسم بازي با آن را کشف کند.
نگران نباشيد خشن نميشود
اگر فکر ميکنيد با نخريدن تفنگ و تانک براي پسر کوچولويتان او را در دنيايي سرشار از صلح پرورش ميدهيد، اشتباه ميکنيد. اگر فرزندتان با مشکلات خاصي درگير نباشد، تفنگبازيهايش به هيچ وجه از تمايل او به ابراز خشونت خبر نميدهد.
بچهها به ابزارهايي براي تخيل و تخليه انرژي احتياج دارند و حتي اگر يک سرباز جنگي و يک تفنگ سياه را به آنها هديه دهيد، در آينده به جنايتکاري بيرحم تبديل نميشوند. آنها گاهي در دنياي بازي تصاويري را ميسازند که در دنياي واقعي شان وجود ندارد و در جريان اين زد و خوردها، از پس حل بحرانهايي برميآيند که در جريان زندگي واقعي بايد آنها را حل کنند.
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: اجتماعی ، ،
برچسبها: