تجاوزطلبيهاي امپراتوري عثماني و معارضات جنگي بين آنان و دولت صفويه زخمهاي عميقي بر پيکره تاريخي ايران وارد کرده است بهطوري که يک دوره سلطانسليم، امپراتوري عثماني با شکستدادن صفويه، تبريز را تصرف و آن را بهنوعي پايتخت خود اعلام کرد. در سريالهاي ترک از حاکمان عثماني در مجموع چهرهاي انساني و نيک نشان داده و شيوه حکمراني آنان توجيه ميشود و نوع خوراک، پوشاک، آرايش کاخها و باغات، بسيار متمدنانه جلوه ميکند. در مقابل وقتي موضوع فرار يکي از فرزندان امپراتوري و پناهآوردن او به دولت وقت صفويه مطرح ميشود متاسفانه از نظر اخلاقي، پادشاه عجم بسيار پيمانشکن، پست و پولپرست جلوهگري ميکند و آرايش و ساماندهي کاخ حکمراني پادشاه ايران نيز در مقايسه با کاخهاي امپراتور عثماني بسيار ابتدايي و محقر است. اين قسمت از سريال، توهين آشکار به يکي از عاليترين خصلتهاي ايراني و سياهنمايي در مورد سلسلهاي از حکمرانان گذشته اين مرزوبوم است که پس از فروپاشي ناشي از ايلغار مغول توانست يکي از درخشانترين ادوار تاريخي را رقم بزند و همين سلسله صفوي است که تجديدحيات شيعه را باعث شد، چون در تاريخ اسلام فقط چندسال در دوره حاکميت و قدرتيابي آلبويه، مذهب شيعه رشد و نمو مختصري داشت و اين سلاطين صفوي بودند...
...که با رسميکردن مذهب شيعه، موجب فراگيري آن در سراسر کشور شدند و ظهور عالمان بزرگ، ناشر و مفسر اعتقادات شيعي نظير علامه مجلسي، ميرداماد، شيخبهايي و ساخت ابنيه غرورانگيز تاريخي از جمله مساجد «شاه» و «شيخلطفالله» و پايهريزي يک سلوک و همزيستي تاريخي با اديان و مذاهب ديگر نظير مسيحيان، بهترين شاهد اين مدعاست. بنابراين جا دارد برنامهريزان فرهنگي کشور خصوصا سازمان ميراث فرهنگي و سيماي جمهورياسلاميايران و وزارت ارشاد در قبال اينگونه برنامهها که باعث بدنامي گذشته تاريخي اين کشور ميشود واکنش مناسب نشان دهند. مولفههاي تاريخ تمدن ايران آنقدر غني و پربار است که اگر اراده و روشنبيني لازم باشد و تنگنظريها کنار گذاشته شود، قادر است برنامههاي بزککرده خارجي را تحتالشعاع قرار دهد.
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: سیاسی ، ،
برچسبها: